۱۳۹۰ خرداد ۱۰, سه‌شنبه

پیام تسلیت به مناسبت درگذشت مهندس سحابی

خانواده محترم آقای مهندس عزّت الله سحابی
بازگشت همه بسوی اوست
درگذشت مبارزه ثابت قدم و خستگی ناپذیر مهندس سحابی را به شماخانواده محترم و تمام مردم ایران تسلیت عرض مینماییم
پنجاه سال تلاش ومبارزه با ظلم و بی‌عدالتی و پانزده سال زندان و شکنجه دردوران شاهنشاهی و حاکمیت فعلی ایران کارنامۀ زیبای زندگی سراسر مبارزه در راه ازادی ایشان است. که خانواده و دوستان آن مرحوم عزیزو ملت سبز ایران به آن افتخار می‌کنند، همان گونه که مهندس عزیز در تمام ایام عمر با برکت خویش برای ازادی و حقوق مردم ایران مبارزه نمود و پس از انتخابات 88 دوشادوش مردم سبز در اعتراض به کودتای انتخاباتی حضور داشتند و ازادی خویش را در گرو اعتقادات خود و مردم ایران فدا نمودند ما نیز چون شما خانواده و دوستان عزیزشان عزادار این بزرگوار هستیم و برای شما خانواده بزگوار صبر جمیل خواستاریم .
روحش شاد و راهش پر رهرو باد
جمعی از رزمندگان سبز دوران دفاع مقدس
تهران 11/3/1390

۱۳۹۰ خرداد ۲, دوشنبه

پیام تسلیت جامعه وبلاک نویسان سبز نسبت به درگذشت ناصر حجازی

جامعه وبلاگنویسان سبز: بدینوسیله جامعه وبلاگنویسان سبز، با اعلام غم و اندوه خود نسبت به درگذشت ورزشکار محبوب کشورمان، جناب آقای ناصر حجازی و عرض تسلیت خدمت خانواده ی محترم ایشان و همچنین تمامی دوستداران او، آمادگی خود را برای حضور در مراسم این بزرگوار اعلام می دارد و از تمامی دوست دارانش می خواهد که مراسمی برازنده ی ایشان برای وی برگزار نمایند.

ناصر حجازی، رادمردی بود که سر تعظیم بر مفسدان کشور فرود نیاورد و صدای اعتراضش در مقابل حاکمیت جور و فساد فرو ننشست. برماست که راه وی را ادامه داده و نشان دهیم که شیردلانی که با مردم می مانند، هرگز به فراموشی سپرده نخواهند شد.

جامعه وبلاگنویسان سبز- 2 خرداد

۱۳۹۰ اردیبهشت ۲۷, سه‌شنبه

دیدار رزمندگان دفاع مقدس با محمد خاتمی (ایام فاطمیه )

بسم الله الرحمن الرحیم

در این ماه (جمادی دوم) به مناسبت ایام فاطمیه و نیز ولادت حضرت زهرا سلام الله علیها نام و یاد آن بانوی بزرگوار بیشتر فضای جامعه را معطر می کند. برکتی که وجود مبارک حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها برای اسلام و بشریت داشته است واقعا بی نظیر است. چه در دوران سختی مکه که اسلام و مسلمانان با بحران و ناملایمات زیادی مواجه بودند و چه پس از هجرت پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم.

در واقع حضرت زهرا سلام الله علیها یک پناه و یک تکیه گاه اطمینان بخشی برای حضرت پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم بودند و ایشان بارها فرمودند: “زهرا مادر پدر است” حضرت زهرا سلام الله علیها نقشی داشت که پیامبر با او احساس آرامش می کرد و نیز حضرت زهرا در کنار امام علی علیه السلام کانونی را به وجود آورد که از آن خیر کثیر که همان «کوثر» است نصیب امت اسلامی شد و امامت از چشمه جوشان کوثر جوشید و بوجود آمد.

ملت ایران نیز همواره ارادت خاصی به حضرت زهرا سلام الله علیها داشته و دارند و این امر مختص به شیعه هم نیست و حتی سایر مذاهب و ادیان هم دلبستگی خاصی به حضرت زهرا سلام الله علیها دارند. علاوه بر مسلمانان در ایران زرتشتیان و مسیحیان و یهودیان ایرانی هم به بانو زهرا ابراز علاقه ویژه می کنند.

در انقلاب اسلامی نیز شیوه و منش فاطمی نقش مهمی داشت و این ایام که روزهای این بانو است یاد و نام او بیشتر طرح می شود و ما نیز به ریسمان ولایت ایشان، پدر بزرگوار ایشان، شوهر و فرزندانشان چنگ می زنیم.

من خوشحال و خشنودم که در خدمت شما فاطمیون و شما عزیزانی هستم که دلتان به عشق فاطمه و اهل بیت می تپد و در راه اهل بیت و سیره آنان در ۸ سال دفاع مقدس در جبهه های جنگ ایثارگری کردید و هزینه ها دادید.

شاید مناسب این بود که نشست با شما که از حاضران فداکار در جبهه ها بوده اید و از ایثارگرانید در سوم خرداد برگزار می شد که نماد سرافرازی ملت ایران در ۸ سال دفاع مقدس بود. بی شک حماسه آفرینی رزمندگان هرگز از یاد و خاطر ما نمی رود. آن هم جنگی که برخلاف آنچه در دویست سال گذشته در جنگهای ایران حاصل شده است حتی یک وجب از خاک کشور عزیزمان را از دست ندادیم.

شاید اینجا یک سوال پیش بیاید که مگر خاک ایران چه اهمیتی دارد؟

باید بگوییم این خاک مهم است. ایران بسیار عزیز است و هیچگاه نبایستی ایران و اسلام را در مقابل هم قرار داد.

ما می گوییم: ایران و اسلام هر دو. ایران ظرف این انقلاب و وطن عزیز ما است لذا اهتمام به ایران بایستی همواره مدنظر باشد. نگرانی شما و بسیاری از عزیزان نسبت به لطمه دیدن اسلام جا ندارد، گرچه اگر کسانی و مسلمانانی اسلام را بد بفهمند و به نام اسلام بد عمل کنند نظرها نسبت به آنچه هست منفی می شود و در طول تاریخ بارها تحریف در دین چه در وجه نظری و چه در وجه عملی صورت گرفته است اما اصل اسلام همیشه مانده است و خواهد ماند و حتی اگر اسلام به گونه ای عرضه شود که موجب بدبینی های موسمی و مقطعی شود ولی اصل اسلام و آنچه در عمق وجود مسلمانان و تاریخ است کار خودش را می کند.

به قول سید جمال اسلام چیزی است و مسلمانان چیزی دیگر. لذا اگر انحرافی هم باشد ما منحرف می شویم نه اساس اسلام که به یاری حق آسیبی نخواهد دید.

من معتقدم وقتی حکومتی خود را منتسب به اسلام می داند باید مرز میان حقایق اسلامی و آنچه صورت می گیرد را مشخص کند، نه اینکه خدای ناکرده به گونه ای باشد که حتی نارواییها و نارساییها به نام اسلام تمام شود. و این وظیفه حکومت و کسانی است که امکانات در اختیارشان است. گرچه در طول تاریخ این فراز و نشیب ها بوده است از این جهت هیچ نگرانی وجود ندارد و ما معتقدیم این مشیت و عزم و اراده خداوند است که پیامبرش را فرستاد تا دین او را بر همه گرایش ها و مکتب ها غالب کند ولو اینکه کج اندیشان و بددینان و منحرفان نخواهند.

ما ایمان داریم که حق پیروز است البته معتقدیم باید وظیفه خود را بشناسیم و دغدغه انجام وظیفه هم داشته باشیم اما نباید نگران باشیم که اصل دین خدا لطمه می بیند که خدا فرمود: «ما ذکر را فرو فرستادیم و بر نگاهداری آن تواناییم» .

ما باید نگران ارزشها و مطالبات بر حق مردم از انقلاب و نظام و مسئولیت های اجتماعی مان در شرایط کنونی باشیم.

مسائل مختلفی در اینجا مطرح شد که هر کدام بحث های مفصلی را می طلبد ولی نکته ای را یادآور می شوم که مخصوص این روزگار است و اسلام، خاورمیانه و ملت ما هم با آن مواجه بوده است.

من بارها گفته ام: بشر امروز، بشری است متفاوت با بشر دیروز و ارتباطات که به طور شگفت انگیزی گسترده و کارآمد شده است تأثیر مهمی در این تفاوت داشته است.

امروز هیچ کس نمی تواند جلوی حرف حق و یا ناحق را بگیرد. تعبیر انفجار اطلاعات درست است و انقلاب سایبری و انقلاب الکترونیکی کل مرزها را برداشته است و اینکه برخی حکومت ها و نظام ها خیال کنند که با ایجاد محدودیت ها و بخشنامه و دستور می توانند بین دنیای اطلاعات و ذهن ملت ها دیوار ایجاد کنند خیال باطلی است.

من یادم هست وقتی در وزارت ارشاد بودیم ویدئو را ممنوع کردیم و معاونتی اختصاص دادیم تا ممیزی صورت بگیرد و با فیلم های غیر مجاز هم برخورد شد. فیلم های زیادی ضبط و سوزانده شد.

تازه آن روز ها فضای سایبری کنونی حاکم نبود ولی ما صد در صد موفق نبودیم و ویدئو راهش را به خانه ها باز کرد. یکی از عوامل بسیار مهم در تحولاتی که امروز در دنیا و منطقه از تونس گرفته تا مصر، لیبی، سوریه، یمن و بحرین و سایر نقاط رخ داده وی می دهد همین شبکه های ارتباطی، اینترنتی و الکترونیکی و ارتباطات گسترده است.

در ایران و بسیاری از جاهای دیگر هم گرچه محدودیت و فیلترینگ ایجاد می شود با این حال پوشش این امواج وسیع است.

اکنون گرچه بخش قابل توجهی از مردم دسترسی به اینترنت ندارند اما همه آنهایی که اینترنت دارند و روز به روز هم بر تعدادشان افزوده می شود از این محدودیت ها عبور می کنند و به مطالب خوب یا بد دسترسی دارند.

اتفاقاً در این عرصه تنها افرادی مثل ما که دلشان برای انقلاب می سوزد محدود می شویم ولی مردم و جوانان به آسانی به جهان اطلاعات دسترسی پیدا می کنند.طبیعی است در این میان وقتی خیرخواهان محدود می شوند میدان بدست کسانی می افتد که هر دو طرف را قبول ندارد. متاسفانه امروز میدان دار کسانی هستند که دلسوز انقلاب و مردم و کشور نیستند و دلسوزان انقلاب در محدودیت و ممنوعیت های مختلف قرار دارند.

اخیراً یکی از دوستان می گفت به روستایی ۹۰ خانواری رفته و از پشت بام خانه ای بیش از ۸۰ دیش ماهواره را شمرده است.

بنابراین ارتباطات در دنیای امروز وجود دارد و طبیعی است وقتی عرضه های مختلف وجود دارد در صورتی ما موفق خواهیم بود که عرضه ما جذاب تر، پاسخگوتر و دلپذیرتر باشد.

وقتی ما می گوییم: اسلام، نباید از نوسازی فکر دینی غافل شود و باید به پرسش های بشر امروز توجه داشته باشیم. با همه تلاش ارجمندی که عالمان دینی در گذشته داشتند باید اذعان کرد که با بسیاری از آن معارف ارزشمند گذشته نمی توانیم جوابگوی سؤوالات و شبهات نسل حاضر نحله ها و مکتب های مختلف باشیم.

امروز هم جهان تغییر کرده و هم پرسشها و نیازهای بشر امروز. و دینی که جاودانه است باید بتواند به پرسش ها پاسخ دهد و نیازها را برآورد. مثلا یکی از مسائل مهمی که در زمان م و در دنیای متجدد بسیار مطرح و رایج شده است حق و حرمت انسان و بخصوص حق حاکمیت انسان بر سرنوشت است. البته ما ریشه این حق و اعتراف به آن را به خوبی می توانیم در متن آموزش های اصلی اسلامی و دین های الهی بیابیم، ولی آنچه تازه است عمومیت یافتن این انگاره است و انگیزه ای که به دنبال آن پیدا می شود. و واقعا امر مبارکی است که اگر کسانی که پای بند به اسلامند توجه به این امر نکنند و راه کار مسأله را از اسلام نجویند هم به اسلام جفا کرده اند و هم به جامعه. خوشبختانه در قانون اساسی ما اصل مهمی وجود دارد (اصل ۵۶) که نه تنها حق حاکمیت انسان بر سرنوشت را به رسمیت شناخته است بلکه بالاتر از حق طبیعی آن را حق الهی هم به حساب آورده است.

امروز همه مکاتب و نحله ها و و گرایش ها با هم مسابقه دارند که چگونه حاکمیت بشر بر سرنوشت را نشان می دهند. ما هم به عنوان مسلمان نه تنها نمی توانیم نسبت به آن بی اعتناء باشیم،‌ بلکه باید بکوشیم راه حلی که ارائه می دهیم منطقی تر، جذاب تر و بهتر باشد.

بشر امروز می گوید: من انسانم دارای حرمت و کرامتم و حق دارم و مهمترین حق هم، حق حاکمیت بر سرنوشتم می باشد.

اگر یادتان باشد امام به هنگام ورود به ایران در بهشت زهرا فرمودند که پدران ما حق نداشتند برای ما تصمیم بگیرند. ما خود باید تعیین تکلیف کنیم و برای تعیین تکلیف هم همه پرسی و بعد انتخابات آزاد را راه کار دانستند و دانستیم. جذابیت و بی بدیل بودن مردم سالاری هم در دنیای امروز از همین جا ناشی می شود.

البته دموکراسی یک روش و شیوه برای ادراه حکومت است و محتوایش بستگی به فرهنگ، منش و انتخاب آن جامعه دارد. از این جهت هم منافاتی میان اسلامی بودن و دموکرات بودن نمی بینیم.

اگر جامعه ای دین مدار بود گرچه روش و چارچوب دموکراسی است اما رنگ و بوی آن حاکمیت، دینی خواهد بود. مهم این است که اسلام حق حاکمیت مردم بر سرنوشت خویش را به رسمیت می شناسد و ما نیز به شدت به این مهم باور داریم و بر آن پا می فشاریم.

محور تمام تحولات و مسائلی که در خاورمیانه شکل گرفته است نیز همین است که آنان می خواهند بر سرنوشت خویش حاکمیت داشته باشند. آنها می گویند: ما حکومت استبدادی مادام العمر نمی خواهیم. ما دیکتاتوری نمی خواهیم، ما انتخابات آزاد و آزادی احزاب و تشکل ها و جوامع را می خواهیم. ما می خواهیم ظلم و استبداد و وابستگی نباشد.

اگر جمهوری اسلامی همانگونه بود که مردم می خواستند و اگر معیارها و ارزشهایی که از جمله در قانون اساسی ما منعکس است با دقت بیشتری مورد توجه و عمل قرار گرفته بود و اگر شبهه تعارض میان آزادی های اساسی و دینداری رفع می شد آیا امروز تمام مردم منطقه نمی گفت، حکومت اسلامی می خواهیم؟ و می دانیم که اکثریت قریب به اتفاق کسانی که در عرصه تحولات و انقلاب های منطقه حضور دارند مسلمانند.

باری اسلام و حکومت اسلامی که ما می فهمیدیم و امام راحل ارائه داد اگر پیاده می شد مطمئن باشید که امواجش امروز در سراسر منطقه سایه می انداخت.

انقلاب اسلامی ما افتخارش این بود که این پاسخ را می داد که می توان حکومت منتسب به اسلام داشت که در آن آزادی های اساسی وجود دارد و انسان، هر انساین در پناه آن محترم است. البته مراد از آزادی ولنگاری و فحشا نیست، زیرا رکن دیگر این حکومت اخلاق و تأمین فضائل انسانی است.

آزادی یعنی: آزادی بیان، آزادی اندیشه، آزادی انتخاب، آزادی پرسش از قدرت و هزینه نداشتن پرسش.

و می دانیم که ایمان حقیقی هم در متن آزادی بوجود می آید. زیرا ایمان ارزشمند ایمانی است که با انتخاب و خردورزی به دست آید و انتخاب و خردورزی منوط به وجود آزادی است.

یعنی انقلاب ما خواستار آزادی های اساسی مورد نظر جهان سکولار منهای بداخلاقی و ولنگاری است که دشمن عقل و امنیت و کرامت انسانی است.

بهرحال الان حق رایج و مطلوب و مورد تقاضا در جهان امروز حاکمیت بر سرنوشت است و ظالم کسی است که این حق را از مردم بگیرد و حکومت عادل آن است که از هر جهت زمینه انتخاب آزاد را فراهم آورد تا مردم در سرنوشت خویش نقش داشته باشند. از سوی دیگر حکومت مطلوب آن است که زمینه رشد و اعتلاء و پیشرفت کشور را توأم با عدالت فراهم آورد.

ما می گوییم خیلی بهتر از آنچه هست می شود کشور را اداره کرد. ببینید: از روزی که نفت در ایران کشف شد که حدود یکصد سال از آن می گذرد تا کنون حدود یکهزار میلیارد دلار پول از محل فورش نفت نصیب این ملت شده است که حداقل ۴۵۰ میلیارد دلار آن که نزدیک به ۵۰درصد درآمد نفتی ایران از ابتدا تاکنون بوده است در این پنج شش سال اخیر حاصل شده است. آیا به تناسب این درآمد وضع مملکت هم خوب است؟

رشد اقتصادی به شدت پایین آمده و حتی گاه منفی است. اشتغال وضع خوبی ندارد. تولید در همه عرصه ها لطمه فراوان دیده است. مگر می شود مدعی ایجاد ۵/۲میلیون شغل شد ولی رشد اقتصادی پایین باشد. ایجاد ۵/۲میلیون فرصت شغلی مستلزم حداقل ۲۰ درصد رشد اقتصادی است.

سال ۸۳ ما به خودکفایی گندم رسیدیم و در آن سال نیز به طور سمبولیک گندم صادر شد اما بعدها دیدیم که باز هم میلیونها تن گندم وارد شد. و نیز به جای حضور بهتر و بیشتر در بازارهای جهانی بر حجم واردات، بر حجم بودجه جاری و بر اتکاء به درآمد نفت افزوده شد.

چه کسی است که عدالت را نخواهد ولی عدالت واقعی یعنی اینکه بنیاد جامعه درست باشد و حق هر ذی حقی نه فقط در عرصه اقتصادی، در همه عرصه ها داده شود. آنچه ما می گفتیم و باز هم می گوییم این مورد است که جمهوری اسلامی آنگاه تحقق می یابد که در سایه حاکمیت مردم بر سرنوشت خویش، عدالت، اخلاق و ادب حاکم باشد. دروغ و فریب نباشد.

همه مردم این کشور از اندیشمندان و روشنفکران گرفته تا رزمندگان، بانوان و تمام لایه ها و طبقات اجتماعی در انتخاباتی که گذشت مشارکت فعال داشتند. چه کسی سبب شد که آنهمه شور و شکوفایی در انتخابات پدید آید؟ حالا چرا باید عده ای به جرم مشارکت فعال در انتخابات مورد فشار و تنگنا قرار گیرند؟

اگر از آغاز یک هیأت بی طرف رسیدگی به اعتراض و دغدغه بخش مهمی از جامعه را به عهده می گرفت بدون تردید مشکل حل می شد و اصلا شاهد بحران نبودیم، اما تندروهایی بوده و هستند که فقط به انحصار می اندیشند و نه تنها اصلاح طلبان را بلکه حتی اصولگرایان را هم از دایره خارج می دانند.

چنانچه می بینید امروز دیگر فقط بحث اصلاح طلبان نیست و حتی می گویند مسائل انحرافی در جاهای دیگری است.

به هر حال اصلاح طلبان که به نظام و جمهوری اسلامی پای بندند و در متن نظام جمهوری اسلامی حرمت و کرامت انسان ایرانی را می طلبند، به ایران نیز عشق می ورزند و خدمت به ایران و ایرانی را افتخاری بزرگ می دانند و القاء تقابل میان اسلام و ایران را امری انحرافی می دانند.

شهید مطهری نیز در خدمات متقابل ایران و اسلام نوشت: این جان ایرانی بود که انوار اسلام را گرفت و انتشار داد، این نزدیکی ایران و اسلام بود که تمدن اسلامی را بوجود آورد.

اوایل جنگ در حضور امام گفته بودند شط العرب، امام گفته بودند: «اروند رود» چه اشکالی دارد؟ آیا امام خدای ناکرده ضد اسلام بودند؟ من می خواهم بگویم ما خواستار هم ایران و هم اسلام هستیم. این جان ایرانی بود که در ایجاد عظمت های فرهنگی و علمی و تمدن اسلامی نقش ممتاز داشت و ایران کانون انقلاب است و ایران می تواند و باید امروز هم الگو باشد.

ما اگر مردم سالاری داشته باشیم که با معنویت و عدالت توأم باشد آیا این برای دنیا الگو نمی شود؟

بسیاری از کسانی که عشق به امام، انقلاب و اسلام داشته و دارند با اتهام های گزاف در زندان به سر می برند یا در تنگنا و محدودیت قرار می گیرند. اصلاحات می گوید: دروغ و تهمت نباشد، آزادی های اساسی تأمین شود. همان آرمان هایی که در انقلاب ما جلو ه داشت و جوانها برای آن جان دادند مورد توجه و مبنای عمل قرار گیرد.

اصلاحات می گوید: به سادگی آبرو و حیثیت افراد صالح به نام دفاع از انقلاب زیر سؤال نروند و مورد اتهام و تحت فشار قرار نگیرند.

این ملت هم اگر به جمهوری اسلامی رأی داده خواسته هایی داشته است. بیاییم بررسی کنیم مردمی که به جمهوری اسلامی رأی دادند به چه چیزی رأی داده اند؟

شما مصاحبه ها و گفتارهای امام در قبل و پس از پیروزی انقلاب تا مرحله رفراندوم جمهوری اسلامی را بخوانید. مردم به آن جمهوری اسلامی رأی دادند. بعد از انقلاب هم همین امام فرمان هشت ماده ای را صادر کردند که تأمین کننده بسیاری از حقوق مدنی افراد و گروهها است.

در قانون اساسی ما هم اصول آن اگر همه جانبه و درست و متوازن رعایت شود مطالب آمده است و می تواند تأمین کننده خواستهای مردم در رأی به جمهوری اسلامی باشد.

ما به اسلام و جمهوری اسلامی اعتقاد داریم. قانون اساسی را چارچوب عملی می دانیم. همین حقوقی را که در قانون اساسی به ملت داده شده است ما همان را می خواهیم.

البته قانون اساسی وحی منزل نیست. ساز و کاری هم در آن گنجانده شده و می شود در قانون اساسی تجدید نظر کرد.

ما معتقدیم این نظام باید بماند و البته که اصلاحات مداوم براساس موازین و معیارهای درست راه تداوم نظام و انقلاب هم هست و راه دیگری نیست.

واقعا من نگرانم با تقابلی که در درون کشور ایجاد شده که باعث ایجاد توهم و شیدایی در یک سو و ایجاد نفرت در طرف دیگر شده است و دائماً هم از دو طرف به آن دامن زده می شود. از اصطکاک میان شیدایی بی حساب و نفرت فزاینده باید ترسید و به خدا پناه برد.

برخی از رفتارها دارد نظام را تضعیف می کند و چهره انقلاب و اسلام را زشت جلوه می دهد.

ما می گوییم این جو مسموم درمان شود. هر منتقدی برانداز و عامل دشمن به حساب نیاید و اگر فضا تلطیف و تعدیل شود بسیاری از مسائل حل خواهد شد.

فضا باز شود، احزاب و گروه ها کار کنند و عقلا هم ساز و کاری را برای انتخابات در نظر بگبرند تا در آن حرف و حدیث نباشد. خدا می داند اگر چنین شود آرامش و ثبات و پیشرفت از هر جهت تأمین خواهد شد.

اگر ظلمی شده است که شده است همه بیاییم عفو کنیم و به آینده نگاه کنیم و اگر به نظام و رهبری ظلم شده است به نفع آینده از آن چشم پوشی شود و ملت هم از ظلمی که بر او و فرزندانش رفته است می گذرد و آن وقت همه به آینده بهتر رو خواهیم آورد. البته همه بکوشیم برای آینده روی فضای سالم و امن و آزاد و تأمین حقوق مردم همراه و زمینه ساز شویم.

حاضرین در این دیدار در آغاز ضمن عرض ارادت به پیشگاه حضرت صدیقه طاهره و تسلیت به مناسبت ایام فاطمیه، از عظمت روحی رزمندگان در دفاع مقدس و آرمانها و خواسته های آنها یاد نموده، ضمن تأکید بر جایگاه والای سپاه و بسیج نسبت به وقایع روز جامعه و بروز تلقی ایستادن بسیج و سپاه در برابر خواست مردم ابراز نگرانی نمودند.

همچنین با اشاره به این نکته که اصلاح طلبی اصیل راهی مطمئن برای جریان یافتن اندیشه های امام و استقرار قانون اساسی و پیشرفت کشور است بر لزوم حضور در صحنه ها و بخصوص پرکردن خلاء رابطه میان توده مردم و رهبران و شخصیت های اصلاح طلب تأکید شد.

همچنین رزمندگان و ایثارگران حاضر در این نشست بر اهمیت اطلاع رسانی بهتر به علماء اعلام و انتقال این توقع جامعه به مراجع برای سخن گفتن و موضع گیری در برابر ناروایی ها و نارسایی های جامعه و ظلمی که بر افراد می رود و رفتارهایی که به اسلام و انقلاب و ایران لطمه می زند شده و علماء بزرگوار را پناه مردم و اسلام دانستند.

۱۳۹۰ اردیبهشت ۲۵, یکشنبه

زندان بانان ایران مافیای مواد مخدر و تجاوز به زندانیان:

بنام خداوند عدالت
زندان بانان ایران مافیای مواد مخدر و تجاوز به زندانیان:
داستان واقعی زندانهای ایران !!!!!!!!!!!!!!!!!
وضعیت اسف بار زندانهای ایران و همچنین رنجهایی که بر زندانیان سیاسی روا میشود ما را بر ان داشت که در تایید نامه مهدی محمودیان و همچنین گزارشهای حقوق بشری از وضعیت اسف بار زندانهای ایران مقاله ذیل را که بر اساس شواهد مستند و تحقیق از چند زندان ایران است را اعلام نماییم
زندانهای کشور معمولا همیشه چند برابر ظرفیت واقعی زندانی را در خود دارند .پدیده ای که در طی ده سال گذشته در زندانهای جمهوری اسلامی رواج زیادی به خود گرفته است .مسئله وجود مواد مخدر در زندانها و همچنین تجاوز به زندانیان است .
بزرگترین وارد کننده مواد مخدر به زندانهای ایران مامورین زندان هستند که معمولا بیشتر این افراد با هماهنگی کامل رییس زندان اقدام به این کار مینمایند .سود حاصل از فروش و ورود مواد مخدر در زندانها بیست برابر بیشتر از خارج از زندان است .این باندهای مافیایی معمولا با هماهنگی کامل حفاظت زندان اقدام به این کار مینمایند نمونه بارز ان کشف بیش از 28 کیلو تریاک در نانوایی زندان قزل حصار کرج در پاییز سال 84است .در این مورد که ورود مواد توسط مامورین یگان ویژه و پاسداران یگان حفاظت زندان قزل حصار انجام شده بود .بخاطر درگیری بین رییس زندان و فرمانده یگان ویژه بر سر سهم هریک از انها مسئله لو رفت و حفاظت اطلاعات سازمان زندانها مواد را کشف کرد در این بین راننده حمل ارد که از زندانیان رای باز بود و چند سرباز توبیخ شدند .
ورود مواد به زندانها از راههای دیگری نیز انجام میشود ،از طریق سربازهای نگهبان برجک ها که با هماهنگی افسر نگهبان زندانها مواد را از روی برجکهای نگهبانی برای مافیای داخل زندان که از زندانیان با سابقه هستند در قبال دریافت پول از خانواده های انها و یا درخواست گوش مالی بعضی از زندانیان که با افسر نگهبان درگیر میشوند پرتاب میشود .
راه دیگر ورود مواد توسط یگان حفاظت و گارد زندان است در این روش رییس زندان و حفاظت اطلاعات زندان برای اینکه زندانیان را تنبیه کنند و قیمت مواد را بالا ببرند برای چند روز از ورود هرنوع مواد جلو گیری میکنند و به اصطلاح زندانیان کویر مواد ایجاد میشود .در این زمان معمولا پس از 2یا3 روز بین زندانیان بخاطر مواد درگیری های خونینی در میگیرد در این زمان گارد به عنوان سرکوب وارد بندها میشود و مواد در اختیار ساقیان جدید رییس زندان قرار میگیرد و ساقی های قبلی بخاطر ایجاد درگیری به انفرادی انتقال داده میشوند و سپس تبعید میشوند .با این روش ماموران از باج دهی به ساقی های قبلی راحت میشوند .نمونه بارز این کار زمستان سال 82زندان قصر اندرزگاه شماره یک بود .بعد از چند روز کویر بودن درگیری بزرگی بین زندانیان ایجاد شد که به علت شلوغی نزاع گارد نتوانست وارد شود در همان شب بند 2اندرزگاه یک توسط یکی از ساقیان زندان به اتش کشیده شد و یک زندانی متهم به قتل در اثر اتش سوزی کشته شد گارد برای خاموش کردن اتش وارد بند شد و مواد زیادی به وزن یک کیلو گرم را در اختیار عامل اتش سوزی قرار داد و سه زندانی دیگر که اصلا دخالتی در نزاع و اتش سوزی نداشتند به اندرزگاه شماره شش تبعید شدند(شخصی که باعث اتش سوزی بود دوسال بعد به جرم سرقت مسلحانه اعدام شد )
مامورین مواد را از طریق جاسازی در پوتین و لباسهای خود نیز به زندان وارد میکنند و پول زیادی را از زندانیان دریافت میکنند .فروش قرص های کلوناز پام و دیازپام نیز به وفور توسط مامورین بند و بهداری زندان به ساقیان انجام میشود .
ازار خانواده زندانیان و ملاقات کنندگان :
در طی چند سال گذشته به علت فحاشی ها و بی حرمتی هایی که مسئولین زندانها در حق خانواده های زندانیان سیاسی روا میدارند تعدادی از مامورین فاسد زندانها در هنگام ملاقات به خانواده زندانیان تقاضای دوستی میدهند و با وعده دروغ دادن زمان برای تلفن و یا رد و بدل کردن پول نقد برای زندانیان این پیشنهاد ها را ارایه میدهند نمونه ان در سال 84 در زندان همدان گروهبانی بنام (م)که نگهبان یکی از بندهای زندان همدان بود به علت تلاش برای ایجاد رابطه با همسریکی از زندانیان موضوع لو رفت و باعث انتقال این شخص به بند دیگری شد اما در ان بند نیز ایشان اقدام به تبعید زندانیان جوان به بندهای دیگر میکرد که مورد تجاوز قرار گیرند این شخص توسط چند زندانی مواد مخدر مورد حمله قرار گرفت و از داخل زندان به سازمان زندانهای استان همدان انتقال داده شد وپس از چند ماه اعلام گردید که ایشان خودکشی کرده اند (لازم به ذکر است که از زمان روی کار امدن یکی از روسای زندان که از اسرای جنگ بود این مسائل تا حدود زیادی از زندان همدان جمع شد )
تجاوز به زندانیان :
در زندانها معمولا افراد شروری وجود دارند که از خانواده و جامعه بریده اند و دارای حبس های طولانی مدت هستند این افراد سوژه های کامل برای فشار بر سایر زندانیان هستند که معمولا توسط رییس زندان و حفاظت اطلاعات حمایت میشوند اینان در اطاقهای خصوصی خود که معمولا 2یا3 نفر میباشند تمام امکانات رفاهی مثل موبایل ،تلویزیون،سی دی و مواد مخدر و لوازم مصرف انرا در اختیار دارند اینان معمولا از طریق بهداری های زندان و یا مامورین بندها همیشه تعداد زیادی کاندوم را به بهانه عفونت انگشت و یا جاسازی مواد به صورت انباری به همراه دارند این افراد کانون فشار بر زندانیان ضعیف و یا سفارشی رییس بند و اندرزگاه هستند .
اینان معمولا سوژهای خود را از بین افراد ضعیف و یا جوانانی انتخاب میکنند که به عنوان تنبیه از بند جوانان برای چند روز به بندهای بزرگ سال ها تبعید میشوند .رییس اندرزگاه در قبال گوش مالی یک یا چند زندانی و یا دریافت پول به مبلغ 200تا 300 هزارتوان یک یا دو زندانی جوان را به اطاق انها تبعید میکنند.افراد جوانی که به جرم دختر بازی و یا زنا نیز دستگیر میشوند و چهر های زیبایی دارند هم در این زد و بندها قرار میگیرند و در طی چند روز انها مورد تجاوز ان افراد قرار میگیرند و سپس با یک دعوای سوری مجددا به اندرزگاه خود میروند.. این موارد در زندان قصر و سالن یک زندان قزل حصار و رجایی شهر به وفور وجود دارد .
مورد دیگر تجاوز که بسیار مورد توجه روسای زندان است دستور تجاوز به زندانیان محکوم به اعدامی است که جرم انها تجاوز به عنف است این نمونه در مورد یکی از قاتلین معروف که اعدام شد در زندان رجایی شهر در سال 83 انجام شد دو روز قبل از اعدام این شخص به بند 5 زندان رجایی شهر انتفال داده شد و در قبال کشتن جوانی که به رییس زندان فحش ناموسی داده بود معامله شد ان جوان در سحرگاه یک روز پاییزی در سالن 5بدست متجاوز کشته شد .
نمونه دیگر تجاوز به اعضای باندی بود که همگی به جرم تجاوز محکوم به اعدام شدند که در زندان قصر اتفاق افتاد این افراد یک روز قبل از اعدام به اندرزگاه شماره یک انتقال داده شدند و در انجا به چند اتاق خاص که همگی از افراد شرور و زورگیر بودند تبعید شدند و مورد تجاوز بیش از 10 نفر قرار گرفتند حتی افسر نگهبانها در قبال دریافت پول شب درب بندها را باز میگردند که انها را به بند دیگر در قبال پول تحول دهند .

این امر در زندان زنان نیز اتفاق میافتد زندان بانان دختران جوان را شب هنگام از قرنطینه زندان به بند نسوان انتقال میدهند تا در قبال انجام سکس با یک زندانی مورد نظر که توسط زنان سابقه دار انجام شود معامله کنند و یا به دستور ویژه شخصی مثل رییس زندان و یا بازپرس، زن زندانی دیگری را مورد ازار و ضرب وشتم قرار دهند.
متاسفانه این امور در زندانهای ایران به وفور وجود دارد و مامورین زندان از طریق این سیستم مافیای مقاصد خود را اجرا مینمایند .در حال حاضر نیز شواهد بسیاری در دست است که مامورین و باز پرسهای محکومین سیاسی از روش ضرب و شتم و یا تهدید به تجاوز توسط دیگر زندانیان متهمین سیاسی را مورد ازار قرار میدهند .در تایید گفتار مقاله سایت مجمع تشخیص نظام در تاریخ 5/4/1385 با تایید مقاله سایت اشتراک اعلام میکند که مسولین زندانها اعلام میکنند که سه چیز را از زندانها نمیشود جمع کرد لواط،مواد و قمار و شاید این جزء معدود حرفهای درستی باشد که مامورین زده اند .در همین گزارش اعلام شده که زندان بدون مواد بیدار است و زندان بیدار برای زندان بان مشکل دارد پس زندانی بهتر است که لجنزار مواد و لواط و قمار باشد
حاکمیت ایران با چنین توجیهاتی زندانها را اداره و زندانیان را مورد ازار جسمی و روحی قرار میدهد .این مقاله فقط ذکر چند نمونه در تایید گفته های روزنامه نگار عزیز مهدی محمودیان بود تا شاید گوشها و چشمهای حاکمانی که همه چیز را گتمان میکنند باز شود و دست از ازار زندانیان سیاسی و غیر سیاسی بردارند و بدانند که همگان از رفتار انان اگاهند . به امید ازادی تمامی زندانیان سیاسی

رزمندگان سبز
اردیبهشت 1390

۱۳۹۰ اردیبهشت ۲۴, شنبه

درخواست معرفی سخنگوی رسمی از شورای هماهنگی راه سبز امید/ بیانیه جمعی جامعه ی وبلاگنویسان سبز

درخواست معرفی سخنگوی رسمی از شورای هماهنگی راه سبز امید/ بیانیه جمعی جامعه ی وبلاگنویسان سبز

من اگر ما نشوم خویشتنم

تو اگر ما نشوی تنهایی

با درودی چند هزارباره به مردم شریف کشورمان که پس از نزدیک به دو سال تهدید، ارعاب، زندان، شکنجه، تجاوز و کشتار، همچنان پرقدرت در صحنه سیاسی ایران ایستاده اند و جانانه ترین مبارزه مدنی در تاریخ این سرزمین کهن را پر قدرت به پیش می برند و ذره ای عقب نشینی نکرده و به اقتدارگرایان نشان داده اند که هزینه های هنگفت سرکوب، حاصلی جز زدودن مشروعیت از آنان و ریزش بیشتر در بین نیروهایشان، دستاورد دیگری در پی نداشته است.

پس از دستگیری رهبران نمادین جنبش سبز، آقایان میرحسین موسوی و مهدی کروبی، خلاء رهبری این عزیزان در جنبش آزادیخواهی ایران به وضوح احساس می‌گردد. و از این رو «شورای هماهنگی راه سبز» امید به عنوان مهمترین نهاد نزدیک به رهبران در بند جنبش سبز به عنوان نهادی تاثیر گذار و مهم در تعاملات آتی کشورمان نقشی بی بدیل را داراست.

همه می دانیم که از ابتدای فعالیت این شورا، انتقاداتی از طرف بسیاری از اندیشمندان، همراهان و دلسوزان جنبش سبز در مورد عملکرد و چگونگی انتخاب اعضای این شورا مطرح گردید، که به دلیل نبود یک مرجع پاسخگوی رسمی به منظور پاسخ به این انتقادات، رفته رفته فاصله این شورا از بدنه جنبش زیاد شده و طرح مسایل انحرافی و عدم پاسخگویی صریح و شفاف، این حس را در عموم مردم بوجود آورد که «شورای هماهنگی راه سبز امید» با رویکردی انفعالی، دارای قدرت رهبری لازم برای سامان دادن به حرکات اعتراضی با توجه به خواست اکثریت مردم، نمی باشد.

«جامعه وبلاگ نویسان سبز» ، متشکل از دهها وبلاگ نویس فعال در عرصه سیاسی کشورمان، در پی مطرح شدن پیشنهادی در فضای مجازی، پیرامون معرفی سخنگوی رسمی برای نهاد «شورای هماهنگی راه سبز امید» و ارسال درخواستهای مکرر اعضا به شورای مدیریت این جامعه بمنظور واکنش به این پیشنهاد و اعلام موضع صریح در این باب، پس از مشورت و نظرخواهی و جمع بندی نظرات کلیه اعضا، برای صدور بیانیه ای در اینباره به اتفاق نظر رسید.

از این رو، «جامعه وبلاگنویسان سبز» که از ابتدای شکل گیری خود، با هدف انتشار خواست های مشترک اعضایش در قالب بیانیه ای واحد با توجه به تکثر اعضای عضو در آن و درنتیجه گوناگونی افکار و عقاید، فعالیت های خود را آغاز کرده، بر این باور است که تعیین سخنگوی رسمی از طرف این شورا برای پاسخگویی به انتقادات و همچنین ایجاد ارتباط هرچه بیشتر مردم با این شورا، یکی از الزامات اساسی، جهت بهبود روند فعالیت «شورای هماهنگی راه سبز امید»، می باشد.

ما اعضای «جامعه وبلاگنویسان سبز» از آنجا که بر این باوریم که «شورای هماهنگی راه سبز امید» نیازمند یک سخنگوی قابل، بمنظور برقراری تعامل با تمامی گروهای سیاسی-اجتماعی است، پس از بررسی افراد با صلاحیت برای بردوش گرفتن این وظیفه کلیدی، سنگین و حساس و همچنین مقایسه ی آنها با توجه به بررسی تمام مواضع اتخاذ شده توسط افرادی که عضویتشان در «شورای هماهنگی راه سبز امید» محتمل بود، به اتفاق آرا به این نتیجه رسیدیم که جناب آقای اردشیر امیرارجمند، مشاور ارشد میرحسین موسوی و صاحب کرسی حقوق بشر و دموکراسی در یونسکو، باتوجه به آنکه مشاور آقای میرحسین موسوی بوده و هستند و همچنین نزدیکی افکاری بیشتری که نسبت به دیگران با ایشان دارند، و همینطور صداقت دیده شده از ایشان در برخورد با نقدهای سازنده و غیرسازنده و اللخصوص، اعلام مواضعی که جناب آقای اردشیر امیرارجمند در مصاحبه اخیر خود با تلویزیون رسا در مورد وجود تکثر در جنبش آزادی خواهی ایران و مشارکت تمامی گروه های سیاسی در بیان نظر در تعیین سرنوشت کشور، ابراز داشته اند؛ بهترین گزینه ی موجود در بین افراد سرشناس و شناخته شده ی این شورا برای برداشتن گامی در جهت یکپارچه نمودن نیروهای معترض به دیکتاتوری موجود در ایران، در سمت سخنگوی رسمی «شورای هماهنگی راه سبز امید»، می باشند.

ما معتقدیم که تعیین سخنگویی رسمی برای «شورای هماهنگی راه سبز امید»، می تواند به اعتبار این شورا بیفزاید و امید داریم تا جناب آقای دکتر اردشیر امیرارجمند با قبول این مسولیت سنگین و همچنین همکاری صمیمانه ی دیگر گروه های سیاسی-اجتماعی در این زمینه با ایشان، بتوانند به ایجاد اتحاد فراگیر نیروهای سیاسی- اجتماعی داخل و خارج کشور کمک نمایند.

از همین رو بدینوسیله صمیمانه درخواست خود را به «شورای هماهنگی راه سبز امید» برای برگزیدن ایشان به سمت “سخنگوی رسمی” این شورا اعلام می داریم و از دیگر عزیزان صاحب نظر، اساتید، دانشجویان، احزاب، گروه ها، تشکلات، شخصیتها و همچنین دیگر اقشار مردم آزادی خواه ایران می خواهیم که با همصدایی با ما ، به طرق گوناگون حمایت خود را از این حرکت با حمایت از این بیانیه و یا صدور بیانیه های مجزا، اعلام دارند. باشد که اتحاد ما مشابه اتحاد بی نظیر دانشجویان میهنمان در بهار اعتراضات دانشجویی ، خار دیگری در چشم انحصار طلبان و دیکتاتورهایی باشد که اکنون کشور ما را به تاراج برده اند.

در پایان لازم می دانیم عنوان نماییم که به صورت همزمان با انتشار این بیانیه از سوی «جامعه ی وبلاگنویسان سبز» و پایگاههای اطلاع رسانی اعضا ، نسخه هایی نیز ، به سایت های سبز و دیگر خبرگزاری ها و تلویزیون های ماهواره ای، ارسال شده است؛ و امید داریم که آنها نیز در انتشار و پخش این درخواست، به ما کمک نموده و گامی در راستای یکپارچه سازی نیروهای معترض به جمهوری اسلامی -که ما آن را در شرایط کنونی، نه جمهوری می دانیم و نه اسلامی- و پاک نمودن دیکتاتوری از صحنه ی سیاسی کشورمان بردارند.

به یاد داشته باشیم که درخواست از «شورای هماهنگی راه سبز امید» برای معرفی سخنگویی لایق و شناخته شده، بسیار مهم بوده و قطعا از این راه است که در آینده، می توانیم تعاملات سازنده ای را با این شورا برقرار کرده و از آنان درخواست پاسخگویی داشته باشیم.

همراه شو عزیز، کین درد مشترک ، هرگز جدا جدا ، درمان نمی شود

ما برای بازپس گیری ایران ایستاده ایم

جامعه وبلاگنویسان سبز- اردیبهشت

۱۳۹۰ اردیبهشت ۲۱, چهارشنبه

نامه جمعی ازوبلاگ نویسان سبز خطاب به مبارزان سوری

نامه جمعی ازوبلاگ نویسان سبز خطاب به مبارزان سوری: خون آزادیخواهان سوری، فرش قرمزی خواهد شد برای قدوم مبارک آزادی
http://akarim8808.blogspot.com
مبارزان استوار سوری

موج برخاسته از سرکشی مردمان از زیر یوغ بندگی ظالمان، با گذر از ایران و تونس و مصر و لیبی و یمن و بحرین، امروز قدرتمندتر و عظیمتر، به کاخ حاکمان سوریه رسیده است. گویی که این موج سرکش سر ایستادن ندارد و مشعل آزادیخواهی دست به دست گشته و اینک بر فراز دستان شما مردمان سوریه قرار گرفته است. مشتان گره کرده و اراده با شکوهتان و پایداری سرسختانه تان به رغم شدت سرکوبها و خونریزیهای دستگاه فاسد و سرکوبگر حاکمان سوری، تحسین ایرانیان و جهانیان را برانگیخته است.


آزادیخواهان ایران نیز که خود ذیل لوای پرچم سبز مبارزه، به فردای آزادی چشم امید بسته اند، از روز نخست کنجکاوانه و مشتاقانه مبارزه شما مردم سوریه را دنبال می کنند و پیروزی تان را به آرزو نشسته اند و خود را در خشمها و هیجانها و امیدهایتان شریک می دانند. دریغ که آن سوی میدان، حاکمانی نشسته اند که قلب های مرعوبشان مانع از درک حماسه حضور مردم می شود و از هراس فرو ریختن بنای استبدادشان حکم به خونریزی می دهند و بر موج خروشان مردم شمشیر می کشند و نمی دانند که موجهای بلندتر که از پی می آیند به مراتب ویرانگرترند.


برای هر ملت، روزی فرا می رسد که شرافت و سربلندی خویش را در بوته آزمایش می بیند و برای پاسداری از آن ناگزیر به قیام می شود. حماسه ای که شما مردم سوریه به تصویر کشیده اید حماسه ای آشنا برای ما مردم ایران است. در هر خبری که از زیر شدیدترین فشارها و سانسورها به دست ما می رسد و در هر فیلمی که از آماج رگبار مسلسلهای نظامیان سوری به تصویر کشیده می شود، داستان مبارزه خود را می بینیم. همین همداستانی است که جنبش های آزادیخواهی منطقه را در کنار هم می نشاند و جباران و حاکمان سرکوبگر را در جبهه مشترک قرار می دهد. حاکمان همدست منطقه، امروز در سرکوب مردم منافع مشترک پیدا کرده اند و در جنایت، یکدیگر را همراهی می کنند. یکی دستگاه تبلیغ و دیپلماسی اش را مامور می کند که قتل شهروندان مبارز را مشروع جلوه دهد و آزادیخواهان را به عنوان فتنه گران و آشوبگران جلوه دهد و دیگری لشکر سرکوبش را به همراهی در جنایات گسیل می دارد؛ یکی لشکر سرکوب به بحرین می فرستد و دیگری جوخه های امنیتی اش را به سوریه. اوج این نمایش های فریبکارانه آنجاست که مدعیان رهبری مسلمین جهان از تریبون نماز جمعه تهران برای مردم مصر خطبه می خوانند و برای مردم فلسطین جامه می درند و در همان حال کشتار سوریان را مشروع اعلام می دارند. این ادامه همان توهم مالیخولیایی است که اجازه می دهد بر مسند خداوندگاری تکیه زنند و بدین سان بی محابا درباره جان افراد به قضاوت بنشیند و یکی را شهید بخوانند و دیگری را فتنه گر. از همین روست که امروز سیاهی چهره شان هویدا شده و تایید جنایتهای شرکای سیاسی و همدستی شان با ظالمان منطقه، طشت رسوایی شان را بر زمین انداخته است.


تحولات اخیر منطقه حداقل حسنش این بوده که پرده از چهره نفاق آلود حکومت هایی که پشت دفاع از فلسطینیان و مخالفت با اسراییل پنهان شده اند و مسایل اعراب فلسطین را در هیاهوی تبلیغاتی وجه المصالح اهداف شوم خود کرده اند تا مشروعیتی کاذب برای خود و حکومت نامشروعشان ایجاد کنند برداشته است. مگر می توان همزمان هم مدعی دفاع از حقوق ملت فلسطین بود و هم به کشتار مردمان کشور خود دست زد؟ مگر می توان با موضوع حقوق بشر با استاندارد های دوگانه برخورد کرد و آدم کشی در فلسطین را محکوم کرد اما کشتار در کشور تحت حکومت خود و یا در کشورهای مشترک المنافع را جایز برشمرد؟ این ترفند دروغین حکومت های خودکامه کشورهای عربی از یک سو و هیاهوی تبلیغاتی حکومت مستبد ایران برای بهره برداری سیاسی از اوضاع آشفته فلسطینیان از سوی دیگر، قطعا از این پس نمی تواند موجبات فریب مردم منطقه را فراهم آورد.


سوای عملکرد غیرقابل دفاع حکومت نامشروع و کودتایی ایران، ریخته شدن خون مبارزان سوری، براستی به جان آزادیخواهان ایرانی ناگوار آمده است. ایمان داریم که به مدد پایداری مردمان ، بیرق ظلم برچیده خواهد شد و کاخ لرزان استبداد در برابر شکوه حضور مردم فروخواهد ریخت. خون آزادیخواهان سوری، فرش قرمزی خواهد شد برای قدوم مبارک آزادی . این سان که شما ملت سوریه پرچم مبارزه را با صلابت در دست گرفته اید، و اینچنین پرغرور در اهتزازش پایمردی می کنید، دیر نباشد که بیرق پیروزی را بر قله سعادت برافرازید. بدانید و آگاه باشید که در این راه آرزو و دعای خیر آزادیخواهان جنبش سبز ایران، بدرقه راهتان خواهد بود.

جمعی از وبلاگ نویسان سبز

۱۳۹۰ اردیبهشت ۱۸, یکشنبه

رزمندگان سبز درخواست از بان کی مون برای اعزام سریع نماینده ویژه به ایران

جناب آقای بان کی مون
دبیر کل سازمان ملل متحد
باسلام :
پس از انتخابات ریاست جمهوری ۲۰۰۹ در ایران،و کودتای انتخاباتی توسط حاکمیت مستقر در ایران موج اعتراضات مسالمت آمیز و وسیعی نسبت به نتیجه اعلامی انتخابات توسط شهروندان ایرانی به راه افتاد . معترضین خواهان رای خود شدند و درخواست داشتند که حاکمیت با به رسمیت شناختن و تضمین حق تعیین سرنوشت افراد از طریق انتخابات آزاد، غیر گزینشی و منصفانه پاسخگوی اعتراضات مسالمت امیز مردم باشد . .
در مقابل حکومت مبادرت به سرکوب شدید شهروندان معترض نمود ، تعداد زیادی را در خیابانها به گلوله بست و انها را به شهادت رساند عده ای را بازداشت و زندانی کرده است و تا امروز به رفتار سرکوبگرانه خویش ادامه میدهد .
حاکمیت مستقر در ایران که خود را نماینده خدا در روی زمین میداند بدون توجه به هیچ یک از اصول اخلاقی و بین المللی و همچنین با رفتار کاملا غیر منطقی به صرف دستور عده ای جانی و ارازل و اوباش و با حمایت رهبر ایران زنان و مردان و رهبران جنبش را به حبس و حصر کشیده است . امروز شاهد انتقال زنان زندانی به محلی بنام زندان قرچک ورامین هستیم و با توجه به مدارک و شواهد فاجعه ای انسانی و جنایتی دیگر بر علیه بشریت و زندانیان سیاسی زن ایران در حال انجام است .حصر رهبران جنبش سبز نقض صریح حقوق بشر و منشور سازمان ملل است که حاکمان ایران برای فرار از چنگال عدالت و همچنین عدم حضور نماینده گان حقوق بشر سازمان ملل از ان استفاده میکنند .لازم است یاداوری کنیم که حصر خانگی و همچنین انتقال زندانیان زن به محل های نا امن و غیر بهداشتی و انسانی وسیله ای برای سرکوب انان و ایجاد وحشت و اجبار به خودزنی سیاسی و خوکشی افراد است .اقای بان کی مون حصر خانگی امروز حمام فین جمهوری اسلامی برای مخالفان شده است .
از انجا که تعیین نماینده ویژه سازمان ملل با کمک و همراهی شما برای سرکشی و رسیدگی به امور حقوق بشر در ایران به تصویب رسیده تقاضا داریم هر چه سریعتر نسبت به اعزام این نماینده ویژه و رسیدگی عملی و فشار بیشتر بر سران جمهوری اسلامی اقدامی موثر را دستور فرمایید .حاکمیت ایران که در حال حاضر هیچ روش و منش بر پایه عقلانیت را نمیپذیرد نیازمند فشارهای عملی بیشتر سازمانهای بین المللی و حمایت و رسیدگی شما دبیر کل محترم سازمان ملل را دارد رزمندگان دوران جنگ ایران و عراق و همراهان جنبش سبز از سازمان ملل و نهادهای حقوق بشری ان و همچنین شورای امنیت سازمان ملل درخواست رسیدگی سریع و عملی در تعیین و اعزام نماینده ویژه به ایران را دارد
با سپاس
رزمندگان سبز جنگ ایران و عراق












Mr Ban
UN Secretary General
hello:
After the 2009 presidential election in Iran, and the electoral coup by the Iranian regime based in a broad wave of peaceful protests and to the election result announced by the citizens left. Protesters were demanding their votes and had requested the government to recognize and guarantee the right of individuals to self-determination through free elections, fair and non-selectively responsive to people's peaceful protests is
Against government protesters attempted to be severely suppressed citizens, many shot in the streets and bringing them to testify, some have been detained to date continues to repressive

Rule-based in which representatives of God on earth knows, regardless of any ethics and international and completely irrational behavior also ordered to spend some Arazl and Johnny and the mob, and with the support of Iran's supreme leader and the men and women Leaders to arrest and imprisonment is drawn. Today's transfer of control to local women prisoners are called Varamin Qarchak prison and given evidence of human tragedy and a crime against humanity and other female political prisoners in Iran is in progress. arrest leaders of the green movement a gross violation of human rights and UN Charter The rulers of Iran to escape the clutches of justice and the absence of representatives of the UN Human Rights they use. is necessary to remind the house arrest and transfer of women prisoners to the place unsafe and unsanitary and human means to suppress They create fear and coercion to political Khvdzny Khvkshy individuals. Mr Ban Finn bath house arrest today by opponents of the Islamic Republic.Since the set with the help of UN Special Representative and accompany you to mutiny and to address matters of human rights adopted in the closing faster than sending the Special Representative and the practical handle more pressure on Islamic leaders to act effectively Please order. Iranian government currently no method of disposition is based on rationality and rejects pressure requires further action and international organizations to support and handle your esteemed UN Secretary-General has the Iran-Iraq war veterans and their relatives from the United Nations Green Ann and human rights organizations and UN Security Council to appeal a fast and practical in determining and sending special envoy to Iran is
Thanks
Green sarbaz. Iran-Iraq War
sarbazvtn@gmail.com

۱۳۹۰ اردیبهشت ۱۱, یکشنبه

روزنامه کلمه همزمان با روز کارگر 90

روزنامه کلمه را پس از خواندن، دور نریزید، دست به دست کنید. هر ایرانی یک رسانه است.
میرحسین موسوی دو سال
پیش در چنین روزهایی در
جمع هزاران تن از کارگران
سخنرانی کرد و نکات مهمی
را درباره جامعه کارگری
بیان کرد. هشدارهایی که هنوز هم مشکل اساسی کارگران
کشور محسوب می شود. موسوی دو سال پیش درباره طرح
حذف یارانه ها هشداری داد. هشداری که به آن توجه نشد
و امروز مشکلات ناشی از اجرای آن گریبان گیر اقشار
مستضعفی مانند کارگران شده است.
بخش هایی از این دیدگاه به طور خلاصه بازخوانی م یشود:
- وجود نهادهاي كارگري به نفع كشور است. جز با
حمايت این نوع تشک لها، دولت پابرجا نمي ماند. ما نبايد از
نهادهاي نيرومند كارگري بترسيم. وجود اينها به نفع نظام
است. بسیاری از ما شرايط جنگ را به ياد داریم، در بدترين
وضع اقتصادي و شرايطي كه به نظر می رسید كشورمان در
بحران بزرگي قرار دارد، اين تشك لها بودند که به كمك
ملت آمدند.
- کشور ممکن است ثروتمند باشد، ولي قشرهاي
عظيمي از آن بدبخت باشند. نم يتوانيم بگو ييم که چنين
کشوري اسلامي است. کشوری خوب است که ثروت و
بهره وري مناسب براي همه قشرها وجود داشته باشد. در
چنين شرايطي است که ما مي توانيم کي جامعه سالم بسازيم.
- طرح نقدي کردن ياران هها يك قرص مسكن خطرناك
است و این مسکن در كيي دو ماه افراد را خوشحال ميك‌ند،
اما در دراز مدت مي تواند مهلكه اي بزرگ براي كشور
باشد. اگر اين طرح ها خوب هستند چرا شب انتخابات مطرح
مي شوند، مگر كارشناسان اقتصادي و نمايندگان مردم در
مجلس، دلسوز ملت و دولت نيستند كه چنين طر حهايي را
مطرح كنند.
- منزلت اجتماعي در كشور ما به جاي اينكه از كار
سرچشمه بگيرد از عدم توليد، مصرف بالا و از را ههايي
تأمين م يشود كه با منافع ملي سازگار نيستند. ريشه بسياري
از سخت يها در اين است كه يك نوع فضاي ناصحيح بين
نيروي كار و كارفرمايان ايجاد شده است.
- كارخانه ها با اشتغال مولد و با ايجاد ارتباط درست
با كارگران و كارفرمايان مي توانند سطح توليد محصول را
افزايش دهند، اما در حال حاضر با واردات عظيم لوازم مصرفي،
تمام كارخان هها با خطرهاي جدي روبرو هستند، برخي
تعطيل شده اند و برخي ديگر نمي توانند حقوق كارگرهاي
خود را بپردازند. بدهي هاي معوقه بسيار بالا رفته است.
- نبايد با رفتارهاي عوام فريبانه براي كسب محبوبيت
حركت كرد. پو لهاي فراواني با طرح هاي زود بازده هدر
داده شد. پو لهايي كه در جامعه ما تزريق كردند، ظاهر
قشنگي داشت، اما اشتباه بزرگي بود. به دليل همين نگاه
كوته بينانه و نداشتن يك نظر بلند و وسيع و برنامه منسجم،
اين برنامه ريزي هاي اشتباه به تور مهاي وسيعي منجر شد.
- بايد خواستار اصلاح سياس تهاي وارداتي باشیم. واردات
ب يرويه كالا نه به نفع كارگرها است و نه به نفع كارفرماها.
- در خراسان تعطيلي كارخان ههاي قند را از مهمترين
مشكلات اين استان دانستم. ما در سال، دو و نيم ميليون تن
شكر وارد ميك‌نيم طبيعي است که كارخان هها تعطيل شوند و
مزارع چغندر خراسان و مزارع نيشكر خوزستان تعطيل شود؛
دنباله اين مسئله اعتراضات، بداخلاق، نااميدي و فقر است.
3 سال زندان بدون یک روز
مرخصی! تصور کردنش هم
دشوار است گرچه در مجموع
نزدیک 5 سال در زندان است.
اسانلو قبل از این 5 سال هم سابقه
زندان دارد. نخستین بازداشت او در
سال ۸۴ و به دنبال اعتراضات کارگری
بود که بازداشت او هشت ماه زندان را به دنبال داشت و سه
ماه آن را در بند انفرادی گذراند. بار دیگر در تیرماه ۸۶ در
نزدیکی منزل خود توسط ماموران امنیتی دستگیر شد و پس
از محاکمه به اتهام اقدام علیه امنیت ملی و تبلیغ علیه نظام،
حکم ۵ سال زندان قطعی را دریافت کرد. سال گذشته بار
دیگر محاکمه شد و یک سال زندان برای او بریدند.
بیمار است و نیاز به عمل جراحی فوری قلب دارد اما
چون جزو دسته مجرمانی با جر مهای آدم کشی و یا دزدی
قرار نمی گیرد و یک «زندانی سیاسی » است از حق رفتن به
مرخصی منع شده است.
رییس سندیکای کارگران شرکت اتوبوسرانی تهران
است و برای اینکه فریادی برای کارگران باشد زندانی شد.
او نمادی برای کارگران است. نمادی برای مظلومیت
آنها. همسرش می گوید، «منصور » در حالی که در زندان به
سر می برد که حکمش به پایان رسیده بود، اما چندی پیش به
دلایل نامعلوم دوباره به یک سال زندان محکوم شد.
گویی ترس حاکمیت از یک آزاده بیش از ای نهاست.
او در زندان رجایی شهر هنوز فریاد آزادی سر می دهد.
اسانلو حتی وقتی همسرش حالش را می پرسد هرگز
لب به گلایه نمی گشاید به قول پروانه اسانلو، همسر وی،
او هرگز از منصور نشنیده که یک بار هم بگوید حالش
بد است. اما او این روزها به شدت بیمار است تا جایی که
همه پزشکان زندان رای به جراحی قلب او داده اند. اما با این
وجود دادستان تهران با مرخصی پزشکی برای این زندانی
سیاسی مخالفت می کند.
همسر این فعال کارگری درخواستی فراتر از آزادی
همسرش دارد. او می گوید: فقط درخواست م یکنم هر
کسی به طریقی که می تواند به آزادی زندانیان سیاسی
کمک کند، دریغ نکند. همسر من بیمار است و با این
شرایط زندان را فقط به خاطر مردم و آرما نهایش تحمل
می کند. این عزیزان را از یاد نبریم.
در حالیکه 11 اردیبهشت همزمان با اول ماه می روز
کارگر نامیده م یشود، 4 فعال کارگری که هم اکنون در
زندان بسر می برند آماده محاکمه م یشوند. محاکمه دو نفر
از این افراد در دادسرای کارکنان دولت انجام م یشود.
این خبر به نقل از سندیکای کارگران شرکت واحد
اتوبوس رانی تهران و حومه در اطلاعیه ای اعلام شده است.
آنها گفته اند که چهار عضو این تشکل کارگری در ما ههای
اردیبهشت و خرداد سال جاری محاکمه خواهند شد.
این سندیکا با اعلام اینکه در آستانه روز جهانی کارگر،
دادگاه، تاریخ محاکمه اعضایش را مشخص کرده است،
از برگزاری دادگاه غلامرضا غلامحسینی در روز ۲۱
اردیبهشت در دادگاه انقلاب شهریار خبر داد.
بر پایه این اطلاعیه، محاکمه مرتضی کمساری و علی
نظری نیز در روز ۳۱ اردیبهشت در دادسرای کارکنان دولت
انجام خواهد شد.
همچنین قرار است محاکمه رضا شهابی، عضو هیئت
مدیره سندیکای کارگران شرکت واحد اتوبوس رانی
تهران و حومه، در روز چهارم خرداد ماه در دادگاه انقلاب
اسلامی برگزار شود. رضا شهابی به این مناسبت و همچنین
به مناسبت روز جهانی کارگر از زندان پیامی صادر کرد.
وی در این پیام نوشته است:کارگران ایران و جهان، من در
حالی که به خاطر دفاع از حقوق خود و دیگر همکارانم به
مدت یک سال در بازداشت موقت به سر میبرم، روز جهانی
کارگر را به همه ی شما کارگران چه در ایران و چه در
دیگر نقاط جهان تبریک می گویم.وی ابراز امیدواری کرد
که کارگران با پرهیز از تفرقه و چند دستگی و با اتحاد و
همبستگی بتواند به حقوق و مطالبات خود دست بیایند.
اما بررسی اتهام های «رضا شهابی » و سایر کارگرانی که
قرار است محاکمه شوند نشان می دهد این فعالان کارگری
در حالی متهم به اقدامات امنیتی شده اند که تنها جرم اصلی
و واقعی آنها، دفاع از حقوق کارگران و به خصوص حق
آنها برای فعالیت صنفی است.
برخوردهای امنیتی و قضایی با فعالان کارگری در
شرایطی انجام می گیرد که بر اساس مقاوله نام ههای ۹۸ و
۸۷ سازمان بی نالمللی کار، ایران موظف است که از ایجاد
تشک لهای کارگری در ایران جلوگیری نکند و مانع تشکل
یابی کارگران مانع نشود.
آیت الله دستغیب با اشاره به شانزده مورد انحراف:
پنج مرجع تقلید دیگر نیز این اشکالات را
پذیرفته اند
آیت الله سیدعلی محمد دستغیب، مرجع تقلید
مقیم شیراز، با تاکید دوباره بر ۱۶ موردی که پیش
از این به عنوان موارد تخلف و انحراف حاکمیت
از اسلام و قرآن و قانون اساسی جمهوری اسلامی
مطرح کرده بود، اعلام کرد که پنج مرجع تقلید
دیگر نیز این اشکالات را پذیرفته و موارد دیگری
از انحرافات و تخلفات حاکمیت را هم به آنها
افزوده اند.
انتقال تقی رحمانی به بند ۳۵۰ زندان اوین
تقی رحمانی، روزنام هنگار و نویسنده بعد از
تحمل چند ماه حبس در بند امنیتی ۲۰۹ اوین، به بند
۳۵ ۰ اوین منتقل شد. وی از مشاوران مهدی کروبی
در انتخابات گذشته، در وضعیت کاملا نامشخص و
بلاتکلیف به سر می برد.
هشداری برای استقرار حکومت مطلقه فردی
سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی شاخه خارج
کشور، با صدور بیانیه ای نسبت به تکمیل پروژه
حکومت مطلقه فردی در کشور هشدار داد و از همه
دلسوزان و ملتزمان به جمهوریت و اسلامیت نظام
مصرانه خواست در برابر نقض آشکار قانون اساسی،
جمهوریت نظام و نادیده گرفتن صلاحی تهای
مجلسی که به تعبیر بنیانگذار جمهوری اسلامی
می بایست در رأس امور باشد، ساکت ننشینند.
فراخوان جنبش سبز کردستان به مناسبت
روز کارگر
در آستانه روز جهانی کارگر و در حمایت
از بیانیۀ شورای هماهنگی راه سبز امید پیرامون
بزرگداشت این روز، کمیته اطلاع رسانی جنبش
سبز کردستان، طی بیانیه از تمامی تشکل ها، نهادها،
فعالین کارگری و همچنین سبزها خواسته است
«ضمن بزرگداشت روز جهانی کارگر، با شرکت در
اعتصابات و حرک تهای اعتراضی ۱۱ اردیبهشت،
همبستگی خود را تقویت نمایند. »
ص فهای طولانی خرید سکه مقابل بانک ها
عرضه وسیع سک هها در شعبات بانکی و خرید
آنها توسط مردم با قیم تهای پائین تر از بازار،
باعث افزایش تعداد فروشندگان سکه در بازار شده
و همین امر بر کاهش جزئی قیمت ها تاثیر گذاشته
است. به گزارش فردا نیوز، در پنجمین روز از آغاز
عرضه سکه در شعب منتخب بانک ملی، هنوز هم
ص فهای طولانی در مقابل درب شعب تشکیل شده
و مردم همچنان متقاضی خرید سکه با قیمت اعلامی
توسط بانک مرکزی هستند.
شصت درصد مردم مخاطب ماهواره هستند
عبدالله بیچرانلو عضو هیئت علمی پژوهشگاه
فرهنگ، هنر و ارتباطات ماهواره، شبکه نمایش
خانگی و اینترنت را از رقیبان چال شساز برای
تلویزیون دانست و ادامه داد: «براساس نظرسنج یهای
به دست آمده مردم کشور هنوز به تلویزیون و فیلم
دیدن گرایش دارند، در عین حال حدود ۶۰ درصد
مردم مخاطب ماهواره هستند که در سا لهای اخیر به
سمت این رسانه کشیده شده اند. »
افزایش قیمت برق، چاه های کشاورزی را
تعطیل می کند
محمدرضا خباز نماینده کاشمر در مجلس در
تذکری به افزایش ب یرویۀ قیمت برق که باعث
تعطیلی چا ههای کشاورزی م یشود اشاره کرد و
گفت: دولت باید طبق قانون هدفمندی، ۳۰ درصد
از درآمد خود را که حاصل از این قانون است، به
تولیدکنندگان کشاورزی و صنعت پرداخت کند اما
این کار را انجام نداده است. خباز افزود: اگر دیر به
فکر بیافتیم کشاورزان تولید بهاره نخواهند داشت.
موسوی درباره کارگران چه اعتقادی داشت؛
کشور ثروتمند با قشرهاي عظيم بدبخت، نمي تواند اسلامي باشد
نامش «اسانلو »؛ جرمش «کارگر » بودن هدیه دولت به کارگران:
محاکمه 4 کارگر در روزهای آینده
سرمقاله اخبار کوتاه
خواست ههای جامعه کارگری چیست؟
چند تشکل کارگری ایران، شامل سندیکای
کارگران شرکت واحد اتوبوسرانی تهران و حومه،
اتحادیه آزاد کارگران ایران، هیئت بازگشایی
سندیکای کارگران نقاش و تزئینات ساختمان،
هیئت بازگشائی سندیکای فلز کار مکانیک،
کانون مدافعان حقوق کارگر، کمیته پیگیری ایجاد
تشک لهای کارگری، کمیته هماهنگی برای کمک
به ایجاد تشک لهای کارگری، چند خواسته خود
را همزمان با روز جهانی کارگر اعلام کردند که
مهمترین آنها عبارتند از:
- آزادی برپايی تشکل های مستقل کارگری،
اعتصاب، اعتراض، راهپيمائی، آزادی احزاب، تجمع
و آزادی بيان و مطبوعات حق مسلم ما است.
- ما جامع های را که اقليتی صاحب ثروت و
سرمايه های کلان باشند و اکثريتی هم نان شب
نداشته باشند بر نخواهيم تافت. از نظر ما افزايش ۹
درصدی دستمزدها بويژه با توجه به اجرای طرح
قطع يارانه ها و افزايش سرسام آور هزينه های زندگی
اهانت به منزلت انسانی و حق حيات کارگران است.
ما با رد شيوه کنونی تع يين دستمزدها مصرانه خواهان
توقف اجرای طرح قطع يارانه ها و تع يين دستمزدها
توسط نماينده های واقعی کارگران هستيم.
- ما خواهان محو قراردادهای موقت و سفيد
امضاء، برچيده شدن شرک تهای پيمانکاری و انعقاد
قرارداد مستقيم و دسته جمعی، تامين امنيت شغلی
کارگران و رعايت بالاترين استانداردهای بهداشت
و ايمنی در محي طهای کار و زندگی هستيم.
- دستمزدهای معوقه کارگران بايد فورا و بی هيچ
عذر و بهانه ای پرداخت شود و عدم پرداخت آن
بايستی به مثابه کي جرم قابل تعقيب قضائی تلقی شود.
- اخراج و بيکارسازی کارگران به هر بهان های
بايد متوقف گردد و تمامی کسانی که بيکار شده
و يا به سن اشتغال رسيده اند بايد تا زمان اشتغال به
کار از بيمه بيکاری متناسب با کي زندگی انسانی
برخوردار شوند.
- ما بيم ههای تامين اجتماعی را حق مسلم
تمامی آحاد جامعه مي دانيم و خواهان اداره اين نهاد
بدست نمايندگان انتخابی در سراسر کشور هستيم.
- ما ضمن محکوم کردن هرگونه تعرض به
اعتراضات کارگری و مردمی، خواهان لغو مجازات
اعدام و آزادی فوری و بی قيد و شرط کليه کارگران
زندانی و ديگر جنب شهای اجتماعی از زندان هستیم.
- ما خواهان لغو کليه قوانين تبعي ضآميز نسبت به
زنان و تضمين برابری کامل و بی قيد و شرط حقوق
زنان و مردان در تمامی عرصه های زندگی اجتماعی،
اقتصادی، سياسی، فرهنگی و خانوادگی هستيم.
- ما خواهان برخورداری بازنشستگان از زندگی
مرفه و بدون دغدغه اقتصادی و رفع هرگونه تبعيض
در پرداخت مستمری بازنشستگان و بهره مندی آنان
از تامين اجتماعی و خدمات درمانی هستيم.
- کار کودکان بايد ملغی شود.
- ما دگرگون یخواهی را حق مسلم تمامی
انسا نها در سرتاسر جهان م يدانيم و با حمايت
قاطعانه از مبارزات و اعتراضات مردمی در تمامی
کشورهای خاورميانه، هر گونه سرکوب اعتراضات
مردمی و بند و بست دولت ها برای سمت و سو دادن
به تغ ييرات و دخالت از سوی آنها در سرنوشت مردم
کشورهای خاورميانه را قويا محکوم مي کنيم.
- ما بخشی از کارگران جهان هستيم و اخراج و
تحميل هرگونه تبعيض بر کارگران مهاجر افغانی و
ساير مليت ها را به هر بهان های محکوم مي کنيم.
- ما ضمن قدردانی از تمامی حماي تهای
بين المللی از مبارزات کارگران ايران و حمايت
قاطعانه از خواست ههای کارگران جهان خود را متحد
آنان م یدانيم و بيش از هر زمان ديگری بر همبستگی
بين المللی کارگران برای رهايی از مشقات نظام
سرمايه داری تاکيد می کنيم.
- اول ماه مه بايد تعطيل رسمی اعلام شود و
در تقويم رسمی کشور گنجانده شود و هرگونه
ممنوعيت برگزاری مراسم اين روز ملغی شود.